25ماهگی ناز بانو

            ماهگیت مبارک نفس مامان

عزیز مامان فرشته کوچولوی من ...یک ماه از دومین سالگرد تولدت گذشت وشما خیلی زیاد تغییر کردی ...هم از لحاظ رفتاری هم کلامی راحتتر حرف میزنی دیگه همه ی کلمه هارو میگی ومثل بلبل تکرار میکنی ...عزیزم شیرین زبونم غذاخوردنت یکم بهترشده شکرخدا ...عاشق توپ بازی هستی وهمش به بابایی میگی باهات بازی کنه ...پروژه از پوشک گرفتن هم کم کم داره تموم میشه دیگه روزا پوشک نمیشی فقط شبا میبندمت چون کامل نمیتونی بگی ولی اکثر اوقات خشک میمونه پوشک 

عزیزم مامانی کلا بهت وابسته شده وهمش پیشمی جیگرم بابا ازت میپرسه کیرو بیشتر دوست داری میگی مامانو آیسانو...بعدشم زودی میگی باباروهم  دوست دارم قربونت برم من که همه رو دوست داری ...شیرین زبونم خیلی دوستت داریم درسته گاهی وقتا خیلی اذیتم میکنی ولی یه لحظه بعدش همه چیز یادم میره نازنینم خیلی عاشقتم  

 مدل جدید تاب بازی آیسلی

عاشق سوارشدن به چرخ وفلک هستی نازم

از گشنگی نمیدونی چیکار کنی نازنینم

جوجه من رفته تو سبد قربونش برم

آیسلی کنار سد اهر

همش سنگای بزرگ برمیداشتی مینداختی تو آب عروسکم

هم کالسکه بازی هم رقصیدن آیسلی

با هر وسیله ای ادای حرف زدن با تلفنو درمیاری حتی با کاغذ

عاشق اینطوری نگاه کردنتم قربون چشات برم من

اینم آیسلی وصدرا کوچولو عزیز دل خاله

میری میخوابی رو تخت میگی نی نی هستم وخوابیدم بغلم کن

حوله سر مامانو گذاشتی روسرت ادا درمیاری فندقم

از الان تمرین رانندگی میکنی خانمی

اینطوری کارتون نگاه میکنی از جلوی تلوزیون فدات شم