ماجراهای تازه شیطون بلای مامانی

امروز میخوام چندتا از شیرینکاریهای نازگلمو براتون بزارم تاشماهم مثل من با دیدنشون خنده به لباتون بشینه فقط ماشالله یادتون نره ممنون                           

اول یه خبر خوب اینکه فرشته کوچولوی ما میتونه کامل بشینه خییییلی خوشحالیم وخدارا شاکر

خبر بعدی اینکه عزیزم چون میتونه چهاردست وپا بره دیگه هیچ جا آروم نمیشه همه جادنبالم میاد میخواد از پله آشپزخونه بیاد بالا وسعی میکنه از یه چیزی بگیره وسرپا وایسه آخ قربونت بشه مامانی

اینجاهم شیطونی آیسل که رفته تو آشپزخونه زیر میز بیرونم نمیاد عروسکم 

عزبزدلم مثل اینکه خییلی دلت میخواد زود بری مدرسه ولی زوده برات اما جیگر مامی چرا باکیف بابایی

اما در آخر بعداز اون همه شیطونی یک خواب آروم خوابای خوب ببینی نفس مامانی