20 ماهگی
عزیز دل مامان ...نازنینم ...یکی یدونه مامان...خشگلم شدی 20 ماهه ویک ماه دیگه به ماههای عمرت اضافه شد وهروز شیرین تر از روز قبل ونازتر ودلرباتر میشی ...ناز بانوی مامانی دیگه تو حرف زدن ماهرتر شدی وجمله هات بیشتر شده .بعضی وقتا میای محکم منو بغل میکنی ودستاتو حلقه میکنی دور گردنم ... وقتی میخوای خودتو لوس کنی میای میگی قوجا یعنی بغلم کن ...غذاخوردنت یکم ضعیف شده نازنینم ومن خیلی نگرانم
نازم تو این ماه دندونات اضافه شده وحالا 10تا دندون داری وغذاخوردنت یکم راحتتر شده ...وقتی از چیزی خوشت میاد پشت سر هم میگی قشهدی(خوبه) واز چیزی بدت بیاد میگی پیسدی(بده) وقتی یه چیز بزرگ میبینی یا تعداد زیادی وسیله یجا میبینی میگی ایکه(بزرگه)
قضیه بازکردنت از پوشک هم منتفی هستش چون بخاطر دندون در آوردن همش گلاب به روتون اسهال میکنی ونمیشه بازت گذاشت قندعسلم ....بعضی وقتا پتو وبالشتو میاری ومیخوابی ومیگی آتدی (خوابید)
خودت دوست داری از پله ها بالا یا پایین بری در پارکینگو خودت میبندی وباز میکنی ...خیلی از پیاده روی خوشت میاد و وقتی بیرونیم همش میخوای خودت راه بری وما دستتو بگیریم اونم دوتایی ...
کفشاتو میاری میپوشی میگی گیخ گدخ (بپوشیم بریم)واسه صبحانه دوست داری تخم مرغ آبپز بخوری ... اصلا برنج دوست نداری وعاشق آش وسوپ هستی ...وقتی از کنار پارک رد میشیم میگی تاب بازی یعنی بریم پارک ...همه ی اعضای بدنتو میشناسی ونشون میدی..کار با خانه سازیهاتو یاد گرفتی و وقتی درستشون میکنی میگی آپرین وبرای خودت دست میزنی
شیرین زبونیهای دخترم
یدی خورد
باخدی نگاه کرد
باخ نگاه کن
چکیل بکش کنار
نیندی شکست
دوردی بیدار شد
چای ایچیرم چای میخورم
قوجابغل
دارا شونه کن
گییدیر بپوشون
گشهدی خوبه
پیسدی بده
آبه ایچیرم آب میخورم
ایشیم وار کار دارم
آلمادی نخرید
پیشیرمدی نپخت
پورتا پرتقال
عسوسک عروسک
یودی شست
ناندیردیم روشن کردم
سیل پاک کن
آچیمی باز نمیشه
پوسته پسته
پوپک پفک
دابیجی گوجه
کیشکیش کشمش
بابا گتدی بابا رفت
بابا گلدی بابااومد
هامیسی همش
گیخ گدخ بپوشیم بریم
ییخ گدخ بخوریم بریم
بیا بیا
بسین بشین
قوی قالا بزار بمونه
آلدی خرید
اوشودوم سردم شد
دادا آتدی داداش خوابید
گه بیزه بیا پیشمون
اویمیز خونمون
باتدی کثیف شد
ابیو ابرو
بوینی بینی
مامانین کیپی کیف مامان
پتی پت
صویتی صورتی
بابانین مال بابا
دانیشدی حرف زدم
گه بورابیا اینجا
گاشدیدوید
آپاردی برد
عاشق نوشتن هستی خداکنه وقتی بزرگ شی هم اینطوری باشی عسلم
وقتی آیسلی پسر میشود
تازگیها دوست داری جلوی ماشینت سوار شی نه پشتش
آیسلی وداداش رضا
نازنینم بابایی این کارتای آموزشی برات خریده وشما هم زود همه چیزو یاد میگیری