aysel qizim

    ماهه شدی نازم     فرشته کوچولوی من ... شیرین زبون خونمون امروز 4 روز هستش که 19 ماهت رو تموم کردی ویک ماه بر عمرت اضافه شد ویک ماه هم بر عمر خوشبختیمون که با اومدن تو چند برابر شده ... عزیزکم  عروسکم  نمیدونم از کجا شروع کنم از کارات یا بلبل زبونیات یا اداهات .... جیگرگوشه من قند عسلم  واقعا دیگه اینروزا مثل قند شیرین شدی وبا کارات واداهات از همه دل میبری...حرف زدنت خیلی بهتر شده وچندتا جمله 2کلمه ای میتونی بگی ...اسم خیلی از وسیله هارو میدونی ووقتی میفرستیمت دنبال چیزی میاریش واسمون...بهت میگم دختر مامان کیه میگی آیسل میگم جوجه ماما...

    عزیز دل مامان امسال سعی کردم برات یکمی وقت بزارم وچیزایی که خودم دوست دارم  برات ببافم که چندتاشو موفق شدم ببافم ولی بقیه اش مونده که وقتی تمومشون کردم عکساشو میزارم                 این پاپوش هارو هم برای پسرخاله آیسلی که قراره تاچند روزه دیگه بدنیا بیاد بافتیدم           ...

    دخترم با تو سخ ن می گویم   زندگی در نِگَهم گلزاریست   و تو با قامتِ چون نیلوفر ، شاخه ی پر گل این گلزاری   من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم   گلِ عفت ، گلِ صد رنگِ امید   گلِ فردایِ بزرگ ، گلِ فردایِ سپید   چشمِ تو آینه ی روشنِ فردای من است   گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ   کس نگیرد زِ گلِ مُرده سراغ   دخترم با تو سخن میگویم   دیده بگشای و در اندیشه ی گل چینان باش   همه گل چینِ گلِ...

                                 ماهگیت مبارک     عروسکم  نازنینم یک ماه دیگه از باتوبودن گذشت وشدی 18 ماهه یعنی یک سال ونیمه ...عزیزم تو این ماه کلی پیشرفت داشتی . خییییییییییییلی شیطونتراز ماه قبل شدی کامل یاد گرفتی خودتو لوس کنی برامون ...خیلی کاراتو خودت انجام میدی وطوطی تر شدی نازنینم  وقتی بابایی از سرکار میاد خونه شما پشت در قائم میشی ووقتی اومد تو فرار میکنی .خیلی  دوست داری بیایم دنبالت ...میگم آیسلی آشغالو بنداز تو سطل میبری می...

عزیزم شیرینم امسال شب یلدا برخلاف سالای قبل خونه خودمون بودیم  وعموت خونمون مهمون بود ...از شانس بد اونروز واکسنتو زده بودیم وزیاد سرحال نبودی جان دلم ولی بازم شیطونیات سرجاش بود ایشالله 100سال کنار هم از این شب یلداها داشته باشیم فدات شم عروسکم       پست پایینی هم تازه هستش لطفا دیدن کنید ...

  بویون اخشام اوجا چیلله اخشامی                    باجی قارداش شادو خرم دی هامی اورکلر ده محبت یری وار                    هامینین توکلی پشمک دی شامی   خانواده عشقیله باهم بغیشیب                    سوز سالیللار اولوپ گیدنر دن هامی   ناغیل تعریف الیلر ابالار            &n...

    عزیزم چند روز پیش تو شهرمون حسابی برف اومد طوریکه چند روز توخونه موندیم وبیرون نرفتیم ولی امروز باهم دوتایی رفتیم بیرون من کارداشتم ومجبور شدیم بریم البته شما کوچولو سرما خوردی وکمی حوصله نداری منم مریضم ازشما گرفتم چندتا عکس از شهرمون وشما تواین روزای برفی گرفتم البته دوربینمون خونه نیست دست یکی از دوستامون هستش با گوشیم گرفتم عکسارو      اینم آسمون برفی شهرمون     توبرفا نمیتونی چشاتو خوب باز کنی جیگرممممممممممم               ...