آیسلی ناز ماآیسلی ناز ما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
عشق ناب ماعشق ناب ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

aysel qizim

تولدت مبارک بهترین بابای دنیا

  روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی می شوی که با  تو دنیا برایش زیباتر است !   بهانه ی آرامشم تولدت مبارک …     عزيزم آهنگ صدايت با به دنيا آمدنت زيبا ترين ترانه زندگيم   نفس هايت تنها بهانه نفس کشيدنم و وجودت تنها دليل زنده بودنم است   پس با من بمان تا زنده بمانم ... تولدت مبارک         عزیز مامان دیروز روز تولد باباییت بود شب 3تایی یه جشن کوچولو گرفتیم نازم ولی شما مثل همیشه شیطونی کردی ونذاشتی چیزی جز شیطنک شما خانم کوچولو چیزی بفهمیم نازم اینم کیک باباجونت که ازب...
3 آذر 1392

17ماهه شدی قندعسلم

ماهگیت مبارک نازنینم     دختر نازم جیگرمامانی ...شیطون بلای من... فندقم قندعسلم... همنفسم عشقم مامانی من 17 ماه ازباتو بودن گذشت وشما نازنینم  روز به روز بزرگتر وشیرینتراز روز قبل شدی ...وقتی که صدام میکنی ماما انگاری دنیارو بهم میدن ...بغلت که میکنم وعطر تنتو بو میکنم احساسم قابل وصف نیست  ...اونوقت میشه که با بوسه هام پرت میکنم ولی بازم دلم آروم نمیشه ومیخوام بخورمت وقتی میخندی زیباترین لحظه زندگیم میشه...همش با خودت با اسباب بازیهات حرف میزنی ...هزاران ماشالله بهت که هرچی بگم از شیرینیت وشیطنتات کم گفتم ...دیگه واقعا شدی یک دستگاه فتوکپی ...از دیدن بچه ها ذوق میکنی اونم چه جوری...با همه زود د...
30 آبان 1392

عاشورای حسینی

عزیز دلم امسال تاسوعا وعاشورا رو رفتیم اورمیه خونه مامانی...شماهم مثل همیشه ترکوندی از بس شیطونی کردی نازم ...این دو روزو رفتیم دیدن عزاداری وسینه زنان امام حسین فدات شم ...ایشالله عزای همه قبول باشه نازم     اینم دایی علیرضا تو لباس عزای حسینی   اینم شما کنار قربانیهای امام حسین       اینم دسته عزاداری مسجد محلمون (مسجد سیدجواد اورمیه)       ودر آخر دریاچه خشک شده اورمیه که جای گریه داره       فعلا ب...
26 آبان 1392

ماه عزای حسینی

  دلت که گرفته باشد..... فرقی نمی کند...... کودک باشی یا بزرگ!  پیر باشی یا جوان! ثروتمند باشی یا فقیر! در همه اینها یک چیز مشترک است: دلی که گرفته است و هیچکس درک نمی کند....   *السلام علیک یا سید الشهدا(ع )*       ...
19 آبان 1392

سفرنامه مشهد

        عزیزم نازنینم سلام  امروز اومدم تا خاطرات اولین سفرت به مشهدو برات بنویسم البته با کلی تاخیر آخه دخترنازم چند روزی هستش سرماخورده ومنم اصلا وقت ندارم ولی الان شما کوچولو توخواب نازی منم فرصتو غنیمت دونستم واومدم پای نت تا عکساتو زودی بزارم تا بیدار نشدی عشقم.   سفرمون خیییییییییییلی خوب بود ...شما اصلا اذیت نداشتی فقط بعد برگشتن حسابی مامانی شدی ازم جدا نمیشی نمیدونم چرا... سفرمون  کلا 7روز طول کشید البته چون مرخصی بابایی کم بود ناچار شدیم زود برگردیم ...اگه بامن بود دوست داشتم 10روز بمونم آخه عاشق زیارت هستم نازم ولی خب به همین هم راضی بودم ..خدا نصیب همه بکن...
9 آبان 1392

16ماهگی آیسلی

  ماهگیت مبارک   دختر نازم فرشته خوشبختی ما  نازنین دخترم همدم تنهایی مامانی یک ماه دیگه از باتوبودن گذشت وشدی 16 ماهه ...تواین ماه خیییییییلی پیشرفت کردی وبزرگتر وباهوشتر شدی... بزنم به تخته حسابی حرف گوش کن هستی...  همش دنبالمی وهیچ جایی تنهام نمیزاری کپی کردنت حسابی پیشرفت کرده بلافاصله از روی کارای ما کپی میکنی... همش حرف میزنی ووقتی ازت سوالی میپرسیم به زبون خودت جوابمونو میدی بعضی وقتا جمله های طولانی میگی. ..وقتی شلوارتو پات میکنم خودت میخوای بکشی بالا ومیکشی... گوشی منو برمیداری و  عکس میگیری ...خودت کامل کفشتو میپوشی... وقتی تلفن زنگ میزنه ...
29 مهر 1392

مابرگشتیم

  سلام عزیزانم مابرگشتیم ولی خییییییییییییییییییییییلی خسته هستم زودی میام با عکسا وماجراها
27 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به aysel qizim می باشد